نظر به اینکه ساختمان همواره در برابر عوامل جوی و اقلیمی قرار دارد و میبایست در شرایط مختلف ثبات و پایداری خود را حفظ کند، به منظور پیشگیری از نفوذ رطوبت و نم کشیدگی دیوار در پای بنا سنگ مثنی قرار میدهند. از آنجاییکه دیوارها، آجر و خاک و ملات خاصیت مکندگی زیاد آب را دارند، سنگ مثنی این نقص را جبران میکند و مانع از رسیدن رطوبت ناشی از نزولات جوی اعم از برف و باران در کنار ساختمان و پیاده روها به عمق وارتفاع دیوار میشود.
به طور کلی؛ به سنگی که پیرامون ساختمان و در پای دیوار نصب میشود سنگ مثنی یا سنگ ازار هٔ ساختمان گفته میشود. (نام دیگر آن سنگ تیشهاست.)
از آنجا که سنگ یک عنصر طبیعی است؛ بهترین سازگاری را با محیط پیرامون خود دارد.این بدان معناست که ما اگر به جای سنگ در پای ساختمان از آجر استفاده کنیم، چون آجر ساختهٔ دست بشر است در برابر عوامل طبیعی و جوی مقاومت زیادی ندارد.ضمناً اگر به جای سنگ پای بنا آجر قرار دهیم؛آجر به خاطر درگیری با رطوبت و نم سطح زمین شوره میبندد.
این سنگ در واقع نمای کرسی چینی ساختمان را میپوشاند و معمولاً ارتفاع آن از ۳۰ سانتی متر کمتر است. در ساختمانهای آجری به جای چند رج اولیهٔ بنا سنگ مثنی با ارتفاع ۲۰ تا ۲۵ سانتی متر چیده میشود تا مقدار زیادی از نفوذ رطوبت به شرحی که گفته شد پیشگیری نماید. در ضمن به ساختمانهای آجری شکل و زیبایی خاصی میدهد.
نکته مهمی که لازم به ذکر است آن است که باران پس از نزول به سطح زمین به خاطر آنکه تمام انرژی خود را در اولین برخورد با سطح از دست نمیدهد ؛ دوباره مقداری به بالا برمی گردد که این مقدار از ۱۵ سانتیمتر تجاوز نمیکند؛در واقع به این دلیل ارتفاع مناسب سنگ ازاره پیش بینی میشود و معمولاً آن را ۲۰ سانتیمتر در نظر میگیرند.
عوامل اصلی آسیب در ازارهها
- نبود شیب بندی مناسب در پای ازارهها که موجب بجا ماندن آب باران و فرسایش سنگ میشود.
- شیب بندی نامناسب و جمع شدن آب پای ازاره
- لرزشهای ناشی از حرکت وسایل نقلیه و انفجارهای خفیف
- آلودگی هوا و وجود ذرات آلاینده شیمیایی ناشی از وسایل نقلیه و …
- روشهای نادرست مرمت در گذشته مانند دوغاب ریزی گچ در پشت ازاره ها
- عدم رسیدگی و مراقبت و حفاظت از سنگها
- از میان رفتن استحکام و تراکم خاک پی
سنگهای ازاره به طور معمول از قسمت بالا دچار رانش شده و به سمت جلو آمده و در مواردی کاشیهای بالا را نیز با خود به همراه آوردهاست. علت اصلی این رویداد فرسودگی و خورده شدن پای سنگ است. چون سنگ ازاره بیشتر جنبه تزیینی داشته و نقش باربری ندارد که رانش حاصل از بار علت آن باشد. هنگامی که سنگ به دلایل مختلفی چون رطوبت و جمع شدن آب در پای آن فرسوده میگردد دیگر این سنگ نمیتواند بار حاصل از وزن بسیار خود را تحمل کند و در نتیجه پای آن که پوسیده شده اندکی نشست میکند و در بالا از جای خود خارج میشود. بار کاشی نیز در آنجایی که روی ازاره میباشد و یا به سنگ پیوند دارد همراه با نشست و جابجایی ازاره حرکت میکند.
یکی از اقداماتی که برای استحکام ازارهها بسیار انجام میشده ریختن دوغاب گچ در پشت ازاره بوده که این کار با توجه به ضریب انبساطی گچ موجب وارد آمدن فشار به سنگ و بیرون آوردن آن از جایگاهش میشد. دوغاب گچ مانند یک گوه میماند که در شکاف چوب گذاشته میشود و آن شکاف را بیشتر میکند. وصالی، لقمه گذاری یا تکه بری روش دیگری است که بیشتر برای مرمت گلدونیها و ستونچههای آسیب دیده که دچار خوردگی یا شکستگی شدهاند بکار میرود. در این روش تکه سنگی را در اندازه مورد نیاز فراهم آورده و به بخش آسیب دیده با ملات یا چسب مخصوص میچسبانند. در مواردی بر روی بخشهای شکسته و خورده شده و ترکها با ملاتهای مختلف به ویژه سیمان اندود میکشیدند. این ملاتها بیشتر سیمان و چسب و خرده سنگ بوده که البته بیشتر در اثر انقباض و انبساط طبله کرده و کنده میشدند. به اندود در معماری سنتی پوسته چسبانی نیز گفته میشود.
البته در مورد این سنگها آنچه بسیار اهمیت دارد وجود رگههای مختلف است. رگههایی چون رگههای خاکی، آهن، مس و اکسیدهای مختلف که باید دقت شود که رگه کمتر داشته باشد یا اینکه سنگ رگه دار را در کجا بکار ببرند. از نمونههای بسیار عالی، میتوان به سنگ مرمر سر درب مسجد و سنگ یک تکه منبر اشاره کرد.
در برخی جاها برای اتصال سنگ و سازه میخهایی را به کار میبرند که به طور معمول از جنس برنج بوده و به آن اسکوپ یا کفگیرک گفته میشود. علت انتخاب برنج آن است که این آلیاژ در برابر اکسید شدن مقاومت بیشتری دارد.